باید قبول کرد که خیلی از ماها دغدغه نداریم و دچار روزمرگی شدیم اما همینکه بهمون یکذره فشار میاد ، با جملات زیر خودمون رو خالی میکنیم :
... توی این مملکت خراب شده
... سر قبر ...
خاک بر سر ...
تف تو غیرت ...
باید قبول کرد که خیلی از ماها برای درست شدن اوضاع کار خاصی انجام ندادیم. نه انتخاب درستی داشتیم و نه انتقاد بجایی ... اما تا دلتون بخواد فقط ادعا کردیم و ادعا کردیم و ادعا ...
فکر کردیم چون لیسانس داریم خیلی میفهمیم یا اینکه چون توی حوزه علمیه درس خوندیم پس به بالایی ها وصلیم اما ماها فقط داشتیم خودمون رو گول میزدیم و نهایتا با اشتباهاتمون زندگی خیلی هارو تباه کردیم.آخرش هم برای اینکه کسی یقه مارو نگیره با طرح مسائل حاشیه ای فرار رو به جلو کردیم!
باید خیلی چیزهارو قبول کرد ؛ قبول کرد که خیلی از ماها باعث این اوضاع آشفته هستیم و حالا که کمی بهمون فشار اومد فحشش رو به یکی دیگه میدیم ؛فحش میدیم و فحش میدیم و فحش ...!!!
باید قبول کنیم کنسرت و ورزشگاه رفتن خانم ها و حجاب و ... از جایی توی ادبیات سیاستمدارها اومد که ماها نسبت به مسائل اصلی بی تفاوت شدیم و بدنبال دستیابی به خوشبختی های کاذب ، تا تونستیم به شعارهای هنجار شکنانه رای دادیم و رای دادیم و رای دادیم ... از طرف دیگه شاید هم خیلی از ماها نسبت به این مسائل آگاه هستیم اما سست و بی عمل شدیم.
به هرحال با اینکه من خیلی چیزهارو نمیدونم اما یک چیزی رو خیلی خوب میدونم که طبق آیه قرآن سرنوشت قومی عوض نمیشود مگر آنکه خودشان بخواهند ...
بله ... باید قبول کرد که : از ماست که بر ماست!!!
لطفا عمامه به سر های مصلحت اندیش و کت و شلواری های منفعت اندیش نظام پاسخ دهند :
- سالها در مقابل این حجم از فساد کور بودید که بی تفاوت بودید!؟
- لال بودید که سکوت کردید!؟
- یا اینکه پای مصالح و منفعتتان در میان بود که ندیدید و نشنیدید!؟
نکته 1 : خواهشا قبل از اینکه به من انگ ضد انقلاب بزنین ، در جریان باشین که من بعنوان یک بسیجی ، عاشق نظام و پیرو ولایت فقیه این انتقادات رو دارم.
نکته 2 : صوت بالا صحبت های چندسال قبل من در رابطه با تبعیض و برخورد با فساد هست.
همواره عوامل مختلفی در ظهور و زوال هر پدیده ای مؤثرند و بی شک حکومت ها نیز از این اصل مستثنی نیستند و ظهور و سقوط آن ها تابع عوامل اصلی و فرعی می باشد.قطعا شناسایی عوامل سقوط یک حکومت و پیشگیری از آن،جامعه اسلامی را از انحطاط دور کرده و به سوی اهداف حقیقی نظام سوق خواهد داد. حضرت علی (ع) نیز در اینباره فرموده اند : 《همانا زمامدار،امین خدا در زمین و بر پا دارنده عدالت در جامعه و عامل جلوگیری از فساد و گناه در میان مردم است》،بنابراین حکومت از دیدگاه اسلام در تمام ابعاد آن چهره ای متفاوت از دیگر مکاتب دارد و حضرت علی (ع) ذهنیت قدیمی و رایج از مفهوم حکومت را طرد میکند و در مقابل حکومت را چون امانتی مسؤولیت آور در دست حکمران معرفی می کند که پاسداری از آن و پاسخگویی در برابرش جزو حقوق مسلم امت بر گردن والی می باشد،لذا حکومت و دولتی که تشکیل می شود باید مردم را به گونه ای اداره کنند که مردم بفهمند آنها خیرخواه ملت هستند.